«اصيل ترين خلاقيت هاى اين عصر (پايان سده ي يازدهم ميلادى) در زمينه ي رياضيات صورت گرفت و از اصيل ترين نابغه هايى كه اين خلاقيت ها را به ايشان مديونيم، عمرخيام ايرانى است. از اين رو شايسته است اين عصر را عصر خيام بناميم. او به طبقه بندى بسيار شايسته اى از معادلات دست زد. از جمله ۱۳ صورت مختلف از معادله هاى درجه سوم تشكيل داد، كوشيد همه ي آن ها را حل كند و براى تعدادى از آن ها راه حل هندسى ارائه داد. به خواست سلطان جلال الدين سلجوقى، گاه شمار تازه اى بنيان گذاشت كه دقت بى اندازه اى داشت، شايد كمى بيش تر از گاه شمارى ما…»
جورج سارتن:هنوز هم، همه، تقويم جلالى را با نام خيام مى شناسند.
تا مدت ها اروپايي ها ايران را با نام خيام مى شناختند. غياث الدين ابوالفتح عمربن ابراهيم خيام (خيامى) در سال ۴۳۹ هجرى (۱۰۴۸ ميلادى) در نيشابور متولد شد. او در زمينه ي رياضيات، فلسفه و نجوم تخصص داشت به طورى كه او را در حكمت، تالى ابوعلى سينا مى خوانند و در رياضيات سرآمد فضلا و در احكام نجوم ،همه قول او رامسلم مى دانستند.
كارهاى خيام در رياضيات، بكر و شگفت انگيز است. او براى نخستين بار در تاريخ رياضى اعلام كرد: معادله هاى درجه سوم را نمى توان تنها با يارى خط كش و پرگار حل كرد.
خيام با تقسيم بندى معادله هاى درجه سوم، اغلب آن ها را به كمك مقاطع مخروطى حل مى كند و امكان وجود دو جواب را براى معادله هاى درجه سوم در بررسى خود قرار مى دهد. البته خيام به جواب هاى منفى معادله توجه نمى كند.در ضمن به سادگى از كنار امكان وجود سه جواب براى معادله هاى درجه سوم رد مى شود.
خيام در فن جبر و مقابله، معلومات تازه اى به دست آورده بود. كتابى در اين باره نوشته كه اثر مهم او در علم همان است. از جمله كارهاى ديگر وى وضع هندسه ي تحليلى است كه برخلاف حقيقت، آن را منسوب به دكارت دانسته اند.
در هر كجاى دنيا كه از حكمت و رياضيات، ادبيات و نظم و نثر و فلسفه سخن به ميان مى آيد، حكيم عمرخيام يكى از صدرنشينان مجلس و شمع اصحاب كمال است. ادبيات جهان هم او را به عنوان يكى از مفاخر ايران و مشاهير جهان شناخته است.
منابع: 1) سرگذشت رياضيات ، پرويز شهرياري
2) شرح حال رياضي دانان ايران و جهان، اكبر مرتضي پور